رسته‌ها
خلقیات ما ایرانیان
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 1232 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 1232 رای
کتاب خلقیات ما ایرانیان به معرفی عادات بد و خوب ما ایرانی ها پرداخته و خصوصیات اخلاقی مردم ایران را از کتب مختلف که توسط نویسندگان ایرانی و خارجی به رشته تحریر درآمده است را گرد آوری کرده و در یک کتاب بنام خلقیات ما ایرانیان نوشته و انتشار داده است.
این کتاب که از چندین مقاله کوتاه و نسبتا کوتاه تشکیل شده، دارای طنزی تلخ با ته‌مایه‌های اجتماعی و رویکردی انتقادی به وقایع مملکت در دوران حکومت پهلویست.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
186
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
teekany
teekany
1388/08/21
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی خلقیات ما ایرانیان

تعداد دیدگاه‌ها:
66
کتاب خلقیات ما ایرانیان کاری برجسته و از اولین هاست. مفصل ترین بخش این کتاب، نقل سخنان فرنگیان است. جمالزاده ادعاهای ۲۹ غیر ایرانی را در باره رفتار ایرانیان، بدون ذکر منبع آورده است.
نقدهای جمالزاده بر جامعه ایرانی، واکنش تند حکومت را برانگیخت و پس از یکسال از انتشار، جمع آوری و گذرنامه اش توقیف شد. اما از قدیم گفته اند آئینه چون نقش تو بنمود راست خود شکن آئینه شکستن خطاست
درود بر شما . این کتاب در ایران چاپ و منتشر شده است نه درآلمان . اگر هم درآلمان چاپ شده باشد ؛ چاپی که شما برای دانلود گذاشتید ؛ چاپ آلمانش نیست . بدرود
در اولین فرصت میخونم و نظرمو میگم...
ممنونم...
این کتاب مجموعه مقاله هایی که استاد جمالزاده با استناد به گفته های بزرگان تاریخ در مورد خلقیات ایرانیان واسه یه روزنامه مینوشتن که بصورت کتاب دراومده و اخرشم نظر خودشونو نوشتن. کتاب جالبیه اینکه بخونیم بقیه کشورا تو ادوار مختلف چ نظری راجبمون داشتن و جالبه که همه رو یه مورد هم نظر بودن و اونم دروغگویی ایرانیاست =))
در کل به خوندنش می ارزه
سلام . کتاب مفیدی است بویژه که حاوی مطالب مفید مربوط به زندگی وخلقییات مردم ایران درگذشته ... تشکرازشما
[quote='4470020214']جمال زاده ازت راضیم........
[/quote]
:x
بوستان سعدی، باب اول در عدل و تدبیر و رأی:
حکایت مأمون با کنیزک
چو دور خلافت به مأمون رسید / یکی ماه پیکر کنیزک خرید
به چهر آفتابی، به تن گلبنی / به عقل خردمند بازی کنی
به خون عزیزان فرو برده چنگ / سر انگشتها کرده عناب رنگ
بر ابروی عابد فریبش خضاب / چو قوس قزح بود بر آفتاب
شب خلوت آن لعبت حور زاد / مگر تن در آغوش مأمون نداد
گرفت آتش خشم در وی عظیم / سرش خواست کردن چو جوزا دو نیم
بگفتا سر اینک به شمشیر تیز / بینداز و با من مکن خفت و خیز
بگفت از که بر دل گزند آمدت؟ / چه خصلت ز من ناپسند آمدت؟
بگفت ار کشی ور شکافی سرم / ز بوی دهانت به رنج اندرم
کشد تیر پیکار و تیغ ستم / به یک بار و بوی دهن دم به دم
شنید این سخن سرور نیکبخت / برآشفت نیک و برنجید سخت
همه شب در این فکر بود و نخفت / دگر روز با هوشمندان بگفت
طبیعت شناسان هر کشوری / سخن گفت با هر یک از هر دری
دلش گرچه در حال از او رنجه شد / دوا کرد و خوشبوی چون غنچه شد
پری چهره را همنشین کرد و دوست / که این عیب من گفت، یار من اوست
به نزد من آن کس نکوخواه تست / که گوید فلان خار در راه تست
به گمراه گفتن نکو می‌روی / جفائی تمام است و جوری قوی
هر آنگه که عیبت نگویند پیش / هنردانی از جاهلی عیب خویش
مگو شهد شیرین شکر فایق است / کسی را که سقمونیا لایق است
چه خوش گفت یک روز دارو فروش / شفا بایدت داروی تلخ نوش
اگر شربتی بایدت سودمند / ز سعدی ستان تلخ داروی پند
به پرویزن معرفت بیخته / به شهد عبارت برآمیخته
خلقیات ما ایرانیان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک