خلقیات ما ایرانیان
نویسنده:
محمدعلی جمال زاده
امتیاز دهید
کتاب خلقیات ما ایرانیان به معرفی عادات بد و خوب ما ایرانی ها پرداخته و خصوصیات اخلاقی مردم ایران را از کتب مختلف که توسط نویسندگان ایرانی و خارجی به رشته تحریر درآمده است را گرد آوری کرده و در یک کتاب بنام خلقیات ما ایرانیان نوشته و انتشار داده است.
این کتاب که از چندین مقاله کوتاه و نسبتا کوتاه تشکیل شده، دارای طنزی تلخ با تهمایههای اجتماعی و رویکردی انتقادی به وقایع مملکت در دوران حکومت پهلویست.
بیشتر
این کتاب که از چندین مقاله کوتاه و نسبتا کوتاه تشکیل شده، دارای طنزی تلخ با تهمایههای اجتماعی و رویکردی انتقادی به وقایع مملکت در دوران حکومت پهلویست.
آپلود شده توسط:
teekany
1388/08/21
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلقیات ما ایرانیان
نقدهای جمالزاده بر جامعه ایرانی، واکنش تند حکومت را برانگیخت و پس از یکسال از انتشار، جمع آوری و گذرنامه اش توقیف شد. اما از قدیم گفته اند آئینه چون نقش تو بنمود راست خود شکن آئینه شکستن خطاست
ممنونم...
در کل به خوندنش می ارزه
[/quote]
:x
حکایت مأمون با کنیزک
چو دور خلافت به مأمون رسید / یکی ماه پیکر کنیزک خرید
به چهر آفتابی، به تن گلبنی / به عقل خردمند بازی کنی
به خون عزیزان فرو برده چنگ / سر انگشتها کرده عناب رنگ
بر ابروی عابد فریبش خضاب / چو قوس قزح بود بر آفتاب
شب خلوت آن لعبت حور زاد / مگر تن در آغوش مأمون نداد
گرفت آتش خشم در وی عظیم / سرش خواست کردن چو جوزا دو نیم
بگفتا سر اینک به شمشیر تیز / بینداز و با من مکن خفت و خیز
بگفت از که بر دل گزند آمدت؟ / چه خصلت ز من ناپسند آمدت؟
بگفت ار کشی ور شکافی سرم / ز بوی دهانت به رنج اندرم
کشد تیر پیکار و تیغ ستم / به یک بار و بوی دهن دم به دم
شنید این سخن سرور نیکبخت / برآشفت نیک و برنجید سخت
همه شب در این فکر بود و نخفت / دگر روز با هوشمندان بگفت
طبیعت شناسان هر کشوری / سخن گفت با هر یک از هر دری
دلش گرچه در حال از او رنجه شد / دوا کرد و خوشبوی چون غنچه شد
پری چهره را همنشین کرد و دوست / که این عیب من گفت، یار من اوست
به نزد من آن کس نکوخواه تست / که گوید فلان خار در راه تست
به گمراه گفتن نکو میروی / جفائی تمام است و جوری قوی
هر آنگه که عیبت نگویند پیش / هنردانی از جاهلی عیب خویش
مگو شهد شیرین شکر فایق است / کسی را که سقمونیا لایق است
چه خوش گفت یک روز دارو فروش / شفا بایدت داروی تلخ نوش
اگر شربتی بایدت سودمند / ز سعدی ستان تلخ داروی پند
به پرویزن معرفت بیخته / به شهد عبارت برآمیخته